روانشناسی کودک و نوجوان

ساخت وبلاگ

به احتمال زیاد اگر علاقه مند به حوزه راه اندازی کسب وکار اینترنتی هستید واژه وردپرس به گوش شما آشناست ، اما وردپرس چیست؟ و چرا ما باید برای راه اندازی کسب و کار اینترنتی از آن استفاده کنیم
وردپرس چیست؟
وردپرس یک نرم افزار متن باز با قابلیت توسعه میباشد که امکان راه اندازی یک وب سایت کامل و جامع را در کمتر از 5 دقیقه برای ما فراهم میکند.و شما در کوتاه ترین زمان ممکن بدون هیچ هزینه طراحی سایت و برنامه نویسی میتوانید از وردپرس برای راه اندازی وب سایت خود استفاده کنید.
کاربرد وردپرس چیست؟
به طور کلی میتوان گفت از وردپرس برای کارهای متفاوتی در حوزه وب میتوان استفاده کرد ، دلیل آن هم این است که وردپرس یک سیستم مدیریت محتوا میباشد ، و هر سیستمی که نیاز به ابزار مدیریت  دارد میتواند از وردپرس استفاده کند ، 
استفاده از وردپرس برای مدیریت سایت
یکی از کاربرد های اصلی وردپرس ، استفاده کردن از آن در جهت مدیریت و داینامیک کردن یک وب سایت میباشد ، یعنی ما کلیه امکانات مورد نظر را در وردپرس تعریف کنیم و در صورتی که قصد داشتیم تغییری در قسمتی از سایت ایجاد کنیم به راحتی میتوانیم از وردپرس و بدون دانش برنامه نویسی در جهت تغییر مورد نظر اقدام کنیم
استفاده از وردپرس برای مدیریت اپلیکیشن
اگر بخواهیم یکی دیگر از کارهایی که میتوان از طریق استفاده از وردپرس انجام داد را شرح دهیم ، استفاده از وردپرس برای مدیریت کردن اپلیکیشن های موبایل میباشد، بالاخره هر اپ یک سری تغییرات در قسمت های مختلف نیاز دارد و به عنوان یک برنامه داینامیک میبایست این تغییرات از طریق یک سیستم مدیریتی ایجاد و تغییر داده شود ، وردپرس اینجا میتوانید نقش یک سیستم مدیریتی را برای مدیریت کردن اپ موبایل ما ایفا کند
آخرین نکات
اینکه وردپرس چیست؟ و دقیقا چه امکاناتی دارد را شما میتوانید در مقاله جامع سایت کارسازشو مطالعه کنید ، و برای شروع و راه اندازی کسب و کار اینترنتی خود از این سیستم قدرتمند و محبوب استفاده کنید.

 

روانشناسی کودک و نوجوان...
ما را در سایت روانشناسی کودک و نوجوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نگین حبیب زاده koodakonojavan بازدید : 215 تاريخ : سه شنبه 26 آذر 1398 ساعت: 1:27

 

پرخاشگری انواع مختلفی دارد؛ مثلا می تواند از نوع بدنی باشد مثل زدن و گاز گرفتن یا پرخاشگری لفظی باشد مثل فریاد زدن و تحقیرکردن

همچنین ممکن است پرخاشگری به صورت تجاوز به حقوق دیگران و زورگویی خود را نشان دهد.

 گاهی والدین رفتارهای پرخاشگرانه را اصولا پرخاشگری تلقی نمی کنند یا حتی تشویق می کنند.

به عنوان مثال وقتی کودک به زور و با کتک اسباب بازی را از کودک دیگری می گیرد، این رفتار را باعرضه بودن تلقی و تشویق می کنند!

اگر نمونه ای از رفتارهای فوق را در کودک تان مشاهده کردید که به صورت مداوم انجام می شود، لازم است به دنبال ریشه یابی و درمان پرخاشگری او باشید.


مهم ترین علل پرخاشگری کودک را در اینجا بخوانید
آیا کودک تان پرخاش را یادگرفته است؟
مسلما یکی از دلایل بسیار مهم پرخاشگری در کودکان یادگیری است.

کودکانی که در زندگی خود الگوهای رفتاری پرخاشگرانه مانند پدر یا مادری عصبانی و پرخاشگر دارند، پرخاشگری را یاد خواهند گرفت و این یادگیری در بازی های آنها نمود خواهد داشت.

 این کودکان اسباب بازی ها را پرتاب می کنند. از آن ها درست استفاده نمی کنند و به آن ها آسیب می رسانند یا هنگام بازی کردن به عروسک ها و شخصیت های بازی ناسزا می گویند و آن ها را کتک می زنند یا تمسخر و تحقیر می کنند.

بنابراین در گام اول لازم است از خودتان سوال کنید “نمره ی پرخاشگری کلامی و غیر کلامی من چند است؟”

آیا مهارت های ارتباطی کودک ضعیف است؟
کودکانی که رفتار پرخاشگرانه دارند معمولا خودانگیخته، بی‌قرار و زودرنج‌اند. این مسئله می تواند ریشه در کمبود مهارت‌های ارتباطی نیز داشته باشد.
کودکی که شیوه ی صحیحی برآورده کردن خواسته هایش را یاد نگرفته است، به روش هایی مانند پرخاشگری بیشتر متوسل می شود.

به فرزندتان یاد دهید تا برای تحقق خواسته هایش، گفت و گو کند. به او بگوییدکه وقتی فریاد می زند، گریه می کند و زور می گوید.

نمی توانید متوجه خواسته اش شوید و برای رسیدن به درخواستش، لازم است آن را بدون تهدید و پرخاش بیان کند.

سبک تربیتی شما، دلیل پرخاشگری کودک.
والدینی که در فرزندپروی خود از شیوه ای مقتدرانه برخوردار نیستند، راه را برای رفتارهای تند کلامی و غیر کلامی کودک باز می کنند.

کودک در مواجه با مادر و یا پدری منفعل و مردد، شروع به جیغ زدن، گریه کردن و زورگویی می کند. زیرا می داند از این راه خواهد توانست به اهداف خود برسد.

بنابراین لازم است شیوه ی برخوردی خود با کودک را اصلاح کنید و مقتدر باشید.

اقتدار به معنای زورگویی نیست. در این شیوه لازم است قوانین و خواسته های منطقی خود را به شکل واضح و شفاف مطرح کنید و آن ها را بدون دلیل تغییر ندهید تا کودک دریبابد که حرف شما یک کلمه است!

والدین زورگو، کودک پرخاشگر
به طور معمول از ۲سالگی و حتی کمی قبل از این سن، نشانه‌های استقلال طلبی و خروج از تابعیت رفتار مادر در کودکان با غذا نخوردن بروز می‌کند.

در صورتیکه این حس استقلال طلبی، به درستی درک نشود و مادر برای غذاخوردن کودک دو ساله به زور متوسل شود، پرخاشگری کودک امری طبیعی خواهد بود.

زور و تهدید در برابر غذا خوردن کودک باعث عدم رشد شخصیت، پرخاشگری و عدم اعتماد به نفس وی در بزرگسالی می‌شود که عوارض روانی متعددی را به همراه دارد.

در حقیقت کودک با غذانخوردن و پرخاشگری می خواهد به شما بفهماند که من بزرگ شده ام و حق انتخاب دارم.

بنابراین در صورتی که علت پرخاشگری کودک تان، مجبور شدن به غذا خوردن است، باز هم لازم است شما به عنوان والد، شیوه ی رفتاری خود را تغییر دهید.

به کودک حق انتخاب دهید و اجازه دهید تا در مورد غذا خوردنش تصمیم بگیرد.

کودک تان حق دارد در این زمینه تصمیم بگیرد و تبعات به موقع غذانخوردن مانند گرسنه ماندن را نیز تجربه کند.

آیا والدی مقایسه گر هستید؟
مقایسه مداوم فرزندان آن هم ازکودکی با بچه‌های فامیل، دوستان و حتی همبازی‌های شان باعث می‌شود که آن ها با توجه به سرخوردگی ناشی از مقایسه و رقابت دائم، بیش ازحد معمول حساس و خشمگین باشند.

خوب است بدانید بچه‌ها وقتی نمی‌توانند فاصله خودشان را با کسانی که پدرو مادر با آن ها مورد مقایسه قرار می‌دهند، پرکنند،  احساس شکست و طردشدگی خواهند کرد.

احساس تلخی که مقدمه صدمات روانی زیادی است. بنابراین به جای مقایسه فرزندتان با بقیه، به استعدادها و علایقش توجه کرده و به او احترام بگذارید.

 با این کار اعتماد به نفس فرزندتان رشد می کند و با توجه به توانایی‌ها و مهارت‌هایش احساس برتری و سرآمد بودن کرده و خشم کمتری را تجربه می‌کنند.

همه این مسائل باعث می‌شود که فرزند شما دیگر پرخاشگر نباشد.

جدیدترین روش های روانشناسی کودک
موتور تولید خشم را شناسایی و متوقف کنید.
علاوه بر موارد ذکر شده، لازم است موتور تولید خشم در خانواده ی تان را نیز شناسایی و متوقف کنید.

ممکن است پرخاشگری کودک تان منجر به ایجاد چرخه ای معیوب شده باشد. به این صورت که فرزندتان، فریاد می زند، شما از کوره در می روید، فرزندتان بیشتر داد می زند و احتمالا شما نیز عصبانی تر می شوید.

به منظور پیشگیری از گیر کردن در این دور معیوب، مهم ترین ابزاری که نیاز دارید، “حفظ آرامش” است.

اگر کودک تان متوجه شود که می تواند با پرخاشگری و داد زدن، شما را آشفته کند، این کار را خواهد کرد.

بنابراین آرام باشید تا کودک تان دریابد که با داد زدن و توهین به جایی نمی رسد.

سپس در کمال آرامش از فرزندتان بخواهید تا خواسته اش را به صورت شفاف بیان کند.

میزان رشد زبانی کودک سن 1 تا 5 سال
مهم ترین تکنیک های ارتباط با نوجوان که هر والدی باید بداند.
مهم ترین دانستنی های تربیت جنسی نوجوانان
همه چیز درباره ی روانشناسی کودکان خلاق
نکات کلیدی روانشناسی کودک و نوجوان که هر والدی باید بداند
راهکارهای ساده ی درمان پرخاشگری
حالا که متوجه مهم ترین علل پرخاشگری در فرزندتان شده اید، با اصلاح علل، می توانید پرخاشگری را به حداقل برسانید.

لازم است مقایسه، زورگویی و رفتارهای پرخاشگرانه ی خودتان را کنار بگذارید.

در مواجه با پرخاشگری فرزندتان مقابله به مثل نکنید و به او یاد دهید تا نیازهای خود را به روشی صحیح بیان کند.

مقتدر باشید و الگوی خوبی برای همانندسازی کودک تان باشید.

شاید لازم باشد برای تغییر رویه ی خود، کتاب هایی در زمینه ی نحوه ی ارتباط با کودک و والدگری موثر نیز مطالعه کنید که کتاب “فرهنگ تفاهم با فرزندان، نوشته ی توماس گوردون” یکی از بهترین آن هاست.

در مسیر خاموش کردن پرخاشگری کودک، دو راهکار طلایی زیر را نیز فراموش نکنید.

رفتارهای خلاف پرخاشگری را تشویق کنید.
متمرکز شدن بر پرخاشگری، همیشه هم مفید نیست. در مواردی لازم است طوری برخورد کنید که گویا پرخاشگری کودک را ندیده اید.

اما چشم تان مجهز به ذره بینی است که حتی کوچک ترین رفتارهای مسالمت آمیز و دوستانه را نیز می بیند و تشویق می کند.

به رفتارهای پرخاشگرانه بی توجهی کنید.
لازم است به این نکته تاکید کنم که بی توجهی به رفتارهای پرخاشگرانه در صورتی تجویز می شود که شما در حال زورگویی به کودک و یا پافشاری بر خواسته ای نامعقول نباشید.

مثلا اگر کودک تان یاد گرفته است تا با کتک زدن دوستانش از شما تایید بگیرد، لازم است به رفتار پرخاشگرانه اش بی توجه باشید و اگر توانست برای حل مشکل با همسالانش از روشی غیر از زور استفاده کند، او را تشویق کنید.

روانشناسی کودک و نوجوان...
ما را در سایت روانشناسی کودک و نوجوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نگین حبیب زاده koodakonojavan بازدید : 216 تاريخ : شنبه 23 آذر 1398 ساعت: 20:30

هراس بسیار شدیدتر از ترس می باشد، دارای دوام است و سازش پذیر نمی باشد. کودکانی که دچار هراس هستند، تلاش می کنند که از موقعیت یا چیزی که از آن می ترسند دوری کنند. زمانی که با محرکی ترسناک مواجه می شوند، در جای خود میخکوب شده و از حرکت باز می ایستند. امکان دارد که کودک برای کمک خواستن از خود ، احساس های هیجانی شدید و یا حتی ترس از مرگ را هم بروز دهد و به حالت هایی همچون؛ تهوع، دل آشوب، تپش شدید قلب، نفس تنگی و … دچار شود. احتمال دارد که واکنش در برابر یک محرک تهدید کننده ی بی خطر ، هراس نامیده شود، که در این گونه موارد برای ترس جایی وجود نخواهد داشت.

برای مطالعه بیشتر در زمینه هراس و ترس کودک:

انواع اختلال هراس یا فوبی

مشکلات ترس در کودکان

در کودکان بیماری و وسواس – اجبار و هراس از یکدیگر جدا نیستند و تا حدود 6 سالگی، بسیاری از حالات وسواس و یا ترس های محتلف در کودکان مشاهده شده است. به دلیل شیوع زیاد  اینگونه حالت ها در این سن، نباید آن را بیماری به حساب آورد. اگرچه که افزایش بیش از حد افکار و رفتار های وسواسی یا اعمال اجباری و ترس ها در کودکان زمینه ی ناراحتی های مهمتری و بزرگتری را به بوجود می آورد، و باید به آن توجه داشت. مهمترین انوع هراس در کودکان را می توان به شکل زیر نام برد:

هراس از اشیاء تیز و برنده
هراس از آلوده شدن به کثافت
هراس از کثیف شدن اشیائ مختلف
هراس از مردن
هراس از ترسیدن
هراس از زنده مدفون شدن
هراس از انتقاد
هراس از خیط شدن
هراس از مدرسه
شایع ترین  و رایج ترین ترس و مرضی که در کودکان وجود دارد، “هراس از مدرسه” است. بعضی از محقیقین آن را ” ترس شدیدی از جدایی ” نامیده اند و بعضی دیگر، آن را جزء ” فوبی ها ” قرار داده اند. هراس از مدرسه عبارت است از: بی میلی شدید از رفتن به مدرسه. اضطراب شدید، درد معده و تهوع، سرگیجه دلیلی است که باعث می شود کودک به مدرسه نرود و در منزل بماند. والدینی که نگران و مضطرب برای سلامتی کودک هستند، اکثرا تمایلی ندارند که به زور متوسل شوند و کودک را مجبور کنند که به مدرسه برود. به نظر بعضی از پژوهشگران، استفاده از واژه ی ” هراس از مدرسه” برای شناساندن این اختلال، مناسب و جالب نمی باشد. زیرا در واقع؛ در همه ی موارد ترسیدن کودک از مدرسه نیست بلکه در برخی موارد؛ یا بهتر بگوئیم، در اکثر موارد ، این اختلال از بی میلی کودک به جدا شدن از مادر وخانه نشات می گیرد. در این صورت، هراس از مدرسه تنها می تواند، جلوه ای از ترس جدایی باشد، به همین علت بعضی از محققان واژه ” امتناع از مدرسه ” را بهتر و مناسب تر می دانند. در تمام سنین کودکی و در تمام سطوح هوشی، هراس از مدرسه وجود دارد و همچنین پیش بینی این اختلال، در کودکان کمتر از 10 سال به واقعیت نزدیک تر است. مبتلایان به هراس از مدرسه مشابه یکدیگر نیستند. هراس از مدرسه در دو دسته طبقه بندی شده است که عبارتند از:

اختلال حاد یا عصبی
اختلال مزمن یا ناشی از منش کودک
شواهد گوناگونی نشان می دهند که تفاوت انواع کودکانی که از مدرسه هراس دارند، از زمینه ی قبلی خانواده نشات می گیرند. هراس از مدرسه در کودک، با اختلال در عملکرد تحصیلی یا بعضی از مشکلات کودک با محیط مدرسه ارتباط دارد و در مواردی دیگر، بیشتر ناشی از بی میلی کودک نسبت به جدا شدن از مادر و خانه است.

هراس از مدرسه با فرار از مدرسه تفاوت دارد. کودکانی که از مدرسه رفتن هراس دارند، احتمالا در دوره های متناوب و طولانی به مدرسه نروند، اما خانواده و والدین در جریان نرفتن آنان به مدرسه هستند، ولی کودکانی که از مدرسه فرار می کنند، و همچنین به تناوب از مدسه غیبت می کنند، معمولا دانش آموزانی درس نخوان ، دروغگو، دزد، مبتلا به سایر اختلال های روانی و رفتاری هستند و نیز خانواده از گریز آن ها از مدرسه بی اطلاع هستند.

” میلر ” و همکارانش ( 1974 ) ، هراس های کودکان را به ترتیب گروه بندی کردند:

الف) ترس از رویدادهای طبیعی؛ مانند ترس از زلزله، سیل، رعد و برق، طوفان و…

ب) ترس از آسیب های جسمی؛ مانند ترس از مرگ، ترس از میکروب، غذای آلوده و…

ج) ترس از اجتماع، مانند شرکت در رویدادهای اجتماعی، ترس از مدرسه، ترس از انتقاد دیگران.

د) ترس های متفرقه؛ مانند ترس از بلندی، ترس از صداهای شدید، اسباب بازی های ناآشنا و…

هراس هایی که از نوع اول (حاد و یا عصبی) هستند، به طور معمول نسبت به درمان پاسخ بهتری می دهند. و اختلال نوع دوم (اختلال مزمن و یا ناشی از منش کودک) نسبت به درمان واکنش خوبی نشان نمی دهند.

انواع هراس های بزرگسالان؛ مانند ترس از بلندی، تاریکی، مکان های باز، زلزله و… در کودکان نیز مشاهده می شود.

برای درمان هراس از مدرسه، بیشتر درمانگران به بازگشت سریع کودک به مدرسه اهمیت می دهند. در این بین، نگرش ها و دیدگاه های تحلیل روانی بر تقویت ” خود ” کودک، بر بینش درمانی تاکید می کنند و همچنین بر ضرورت درمان مادر نیز تاکید می کنند.

درمان هایی که از چشم انداز رفتاری منشا می گیرند، تاکیدشان بر کاهش اضطراب جدا شدن از مادر یا اضطراب محیط واقعی مدرسه و بر از بین رفتن وقوع رفتار روی گردانی تاکید می کنند. روش های حساسیت زدایی نظام دار نیز، در درمان هراس از مدرسه کاربرد دارد.

همچنین علاوه بر بازی درمانی و روان درمانی مادر، روش های شرطی سازی رفتار به کار برده می شود. به هر حال چون بیشتر کودکان مبتلا به هراس از مدرسه به خانواده هایی وسواسی، عیب جوو کمال طلب تعلق دارند، لذا در جریان درمان ضروری است که به شرایط و چگونگی زندگی خانوادگی این گونه کودکان توجه و رسیدگی کامل و لازم شود.

روانشناسی کودک و نوجوان...
ما را در سایت روانشناسی کودک و نوجوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نگین حبیب زاده koodakonojavan بازدید : 214 تاريخ : چهارشنبه 20 آذر 1398 ساعت: 19:03

یادتان می آید که چندی پیش کودک دلنشین و شیرین شما به هر کلام شما گوش جان می سپرد و شما شخص اول زندگی وی و فرد قابل اعتماد او بودید؟

اکنون او اغلب اوقات بی علاقه است به نظر می رسد که شما را به شکلی هنرمندانه نادیده گرفته و حتی ساده ترین درخواست های شما را به یک بازی تکرار ذهنی تبدیل کرده است و مجبورید مدام خواسته خود را تکرار کنید (“لطفا تلوزیون را خاموش کن” یا “جوراب هاتو تو ماشین لباسشویی بنداز”).

کودک شماعمدا سعی ندارد تا شما را به دیوانگی بکشاند (به هر جهت ممکن است موفق شود) و رفتار جدید دیوانه کننده ی او با احتمال زیاد با حس او درباره خودش همراه است تا اینکه درباره این باشد که شما چه احساسی دارد. دکتر مری رارک مدیر مدرسه روانشناسی در انستیتوی دانشگاه ویدِنر در پنسیلوانیا می گوید که هفت، هشت ساله ها در زندگی، یک حسِ رو به افزایشِ کنترل شدن بالای سرشان تجربه می کنند، و چه بسا بیشتر از سابق تمرکزشان روی دنیای خارجی و چیزهای جالبِ وارد در آن باشد، مثل مدرسه، دوستان، هوس های زودگذر، و ورزش. خود را به نشنیدن زدن، یکی از راه های آزمون محدودیت های استقلال رو به رشد آنهاست.

 

دستور دادن به کودکان

این امر، همچنین یک شیوه ی مواجهه با فشارها و مسئولیت ها است. دکتر کارلا فیک روانشناس و مدیر کلینیک غیرانتفاعیِ خدمات خانواده در شیکاگو می گوید “کودکان این سنین، بیشتر روز خود را مدرسه را صرف پیروی از دستورالعمل ها می کنند. مدرسه بیشتر طاقت فرسا است و از انها خواسته های زیادی دارد، از این رو آنها فرصت کمتری برای بیرون رفتن از حصار مدرسه، استرس زدایی و امتحان کردن اتنخاب های خودشان دارند.”

از آنجایی که آنها در خانه بیشتر احساس امنیت می کنند، خانه جایی است که بیشتر احتمال دارد خودشان را اثبات کنند و زمانی رابرای خلاص شدن از دلسردی و یأس صرف کنند. آنها این کار را زمانی انجام می دهند که والدین مشغول کار خود هستند و حواسشان به انها نیست. به هر حال شما می توانید با گوش سپردن به پیشنهادات ما مجددا شنیداریِ کودکتان را به کار بیندازید– و برای این کار، بلندگو لازم نیست-  بی آنکه خونسردی خود را از دست بدهید.

کمی واقع بینانه به موضوع نگاه کنید

نعره کشیدن برای جلب توجه کودکتان خیلی خوب جواب نخواهد داد. جوزف شرَند، روانپزشک در مدرسه پزشکیِ هاروارد می گوید “در عوض، یک گام فاصله بگیرید و بفهمید که کودکتان به قصد و عمد، سعی ندارد شما را از رو ببرد – او صرفا بر اساس سنش عمل می کند.” بنابراین، روی استراتژی بهتری کار کنید.

یک مادر موقعیت شناس، از گفتن مطالب مهم به پسر هفت ساله اش، زمانی که او در مقابل تلوزیون، یا مشغول بازی ویدئویی است خودداری می کند. او همچنین از پسرش می خواهد تا راهنمایی های او را تکرار کند، یک جور تاکتیک که به پسرش کمک کند آنچه باید انجامشان دهد به خاطر بسپارد.

اعلام حضور کنید!

به خوبی مطلع هستید که، هفت، هشت ساله ها به شکل حیرت انگیزی آنچه می گویید را به راحتی نادیده می گیرند. اما این مسئله مانع از این نیست که شما روش های دیگری را امتحان نکنید. مارک شارپ دکتر روانشناس در ایلینویز می گوید: “گاهی اوقات یک ضربه ی آرام روی شانه ها حواس او را باز می گرداند، یا ممکن است مجبور شوید بدن تان را بین او و آنچه حواسش بدان متمرکز است قرار دهید”. کمی نمایش یا شوخ طبعی هیچ ضرری ندارد. وقتی علی 8 ساله در دنیای خودش غرق می شود، مادرش سارا، خنده سر می دهد. مادری می گوید: “استراتژی من گفتن چیزی کاملا بی ربط و عجیب و غریب و چرند است، مثل این جمله که «وااای! لبهای جوجه رو!»”

از تکرار کردن و صدا کردن مداوم بپرهیزید

صدا کردن مدام و مکرر نام کودکتان فقط به حنجره شما آسیب خواهد زد. همانطور که تکرار نامحدودِ این جمله: “پاشو وسایلتو از روی میز جمع کن، شام آماده است”. کنارش بنشینید و بگذارید بداند که شما خواهان این هستید که درخواست خود را فقط یکبار به او گوشزد کنید، اما اگر که بعد از آن پاسخی نداد، مجبور خواهد شد با پیامدهای آن مواجه شود. برای مثال می توانید بگویید: “خوشحال میشم یک بار ازت بخوام که کفشهاتو بپوشی، در غیر این صورت تنهایی به سمت ماشین می رم.” گزینه دیگر استفاده از ساعت آشپزخانه است که دکتر شارد پیشنهاد می دهد. به کودک خود بگویید “ما قصد داریم این رو برای 3 دقیقه تنظیم کنیم، و بعدش لازمه که تماشای تلویزیون رو متوقف کنی و لباسهاتو بپوشی.” هشدار سه دقیقه ای رابه همراه یک پاداش تاکید کنید: “بعد اینکه لباسهاتو پوشیدی، اجازه داری که قبل از بیرون رفتن، 15 دقیقه، از کامپیوتر استفاده کنی.” اگر هنوز هم به شما توجه نکرد، قدم بعدی چه بسا دور کردن او از تلویزیون باشد، تا وقتی که بیاید و مطرح کند که تصمیم دارد به حرفتان گوش دهد.

پیامتان را انتخاب کنید

پیش از اینکه گرفتار جنگ بر سر خواسته هایتان شوید، اطمینان حاصل کنید روی چیزهایی که واقعا اهمیت دارند متمرکز می شوید. پارسای 7 ساله ، استعداد عجیبی در نادیده گرفتن مادرش دنیا دارد، وقتی که مادرش از پارسا چیزی را بخواهد انجام دهد او رغبتی به انجامش ندارد. بنا بر این مادرش اهمیت خواسته هایش را می سنجد. مادر می گوید “اگر چیزی ضروری بود، مثل جمع و جور کردن میز پیش از چیدن شام، پس مطمئن می شوم که انجامش خواهد داد”. اگر ضروری نباشد، می گذارد برود، یا اینکه کمی در این کار دیر کند.

دکتر فیک می گوید “بچه های این سنین غرق در دنیای خودشانند، اما اگر بدانند که والدین آنها چیزی از آنها می خواهد که واقعا مهم است، ترجیح می دهند بدان گوش بدهند و همکاری کنند”. وظایف حساسی مثل خانه داری و کارهای روزمره ی خانواده می توانند بر موضوعات کم اهمیت تری که می توان در طی روز انجام داد- مثل پاک کردن ردپای توی راهرو یا کاغذ آب نباتی که پرت شده کنار سطل زباله افتاده است- اولویت داده شود.

به کودکتان گوش دهید

اغلب اوقات، بچه ها به این دلیل توجهی به شما نمی کنند که احساس می کنند گویا هیچکس توجهی به آنها نمی کند. دکتر فیک می گوید “والدین غالبا چنان گرفتار خودشان هستند که  همیشه نمی توانند روی چیزهایی کهحتی در نظرشان قابل توجه است متمرکز شوند، اما این قبیل چیزها ممکن است مسائلی باشند که برای بچه ها اهمیت زیادی دارند.”

شاید هری پاتر و کارهایی که انجام داده مهم ترین چیزی باشد که می خواهد در طول روز با شما در میان بگذارد، اما برای شما نوشتن تکالیفش مهم تر است و به او گوش نمی دهید. وقتی بچه ها از طرف شما احساس امنیت کنند، از طرف شما فهمیده شوند و مورد قبول شما واقع شوند، احتمال بیشتری هست که به آنچه باید بگویید گوش  فرا دهند.

روانشناسی کودک و نوجوان...
ما را در سایت روانشناسی کودک و نوجوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نگین حبیب زاده koodakonojavan بازدید : 210 تاريخ : دوشنبه 18 آذر 1398 ساعت: 23:42

مقدمه

اکثرکودکان در جریان روند رشد، حداقل یک رفتار تکراری ِثابت را که مشخصا نیز ارادی نیست ازخود نشان می دهند. ناخن جویدن در اکثر کودکان، پاسخی به نیازهای جسمی یا هیجانی گذرا  است که کمک می کند با استرس های روزمره کنار بیایند. ناخن جویدن معمولاً مدتی پدیدار می شود و بعد از مدتی نیز رفع می گردد. ناخن جویدن اختلالی می باشد که بیشتر در سنین کودکی و اوایل نوجوانی اتفاق می افتد . ولی می توان جویدن ناخن را در همه ی گروه های اجتماعی مشاهده کرد . این عادت نشانه ی تهاجم است و اغلب کودکان فقط زمانی که فشار و اضطراب درونی آن ها زیاد است به جویدن ناخن می پردازند و بعضی ها هم بدون دلیل مشخصی دائماً به این کار مبادرت می کنند(نجاتی، 1373).

توصیف ناخن جویدن

ناخن جویدن شاید یکی از فراوان ترین واکنش های نورتیک و اختلالات عادتی ارضاء کننده است که در کودکان و بزرگسالان مشاهده می شود. جویدن ناخن برخلاف مکیدن انگشت در سر فرصت انجام نمی گیرد، بلکه نشانه دلواپسی، اضطراب، ترس از امتحان، تنبیه و غیره است. دیده شده که کودکان قبل از امتحان و بزرگسالان مثلاً در اتاق انتظار یا پیش آمدی ناخن هایشان را می جوند یا گوشه های ناخن را می خورند. کودکانی که انگشتان خود را می مکند اکثراً آرام و بی خیال می باشند، اما آنان که انگشتان خود را می جوند بی قرار، مضطرب و دارای انرژی زیاد هستند و حتی در خواب نیز آرامش ندارند، جنب و جوش زیادی دارند، دندانهایشان را به هم می سایند، فریاد می کشند و خشم و غیظ در انها به مراتب زیاد دیده می شود.

این عمل هنگام ناراحتی و نگرانی تشدید می شود و معمولاً با دیگر مشکلات نظیر شب ادراری و پرخوری همراه است. ناخن جویدن وسیله ای برای کاهش فشار روانی است و در بزرگسالانی هم با اضطراب و تنش همراه است در حالیکه مکیدن انگشت تقریباً یک عادت دوره کودکی است و با لذت و آرامش توام است.

ناخن جویدن را حرکتی برای تخلیه ی هیجانات می دانند. گاهی کودک، جویدن ناخن را از والدین خود یاد می گیرند و چون می بینند آنها در مواقع ناراحتی این عمل را انجام می دهند، لذا او برای رفع ناراحتی به این عمل مبادرت می ورزد.

ناخن جویدن عکس العملی است که غالب اوقات با انگشت مکیدن کاملاً تفاوت دارد. زیر بر خلاف انگشت مکیدن یک عادت نیست، بلکه وسیله ای است که کودک برای پایین آوردن فشار درونی خود به کار می برد(احدی، بنی جمالی، 1373). مکیدن شست اساساً یک عمل لذت بخش و تسکینی است در صورتی که جویدن ناخن بیشتر نشانه ی تهاجم است. این عادت در بچه های بزرگتر شایع تر است و کودک بدینوسیله تمایلات تهاجمی خود را کنترل می کند (گیتی حیدری 1372).

عوارض

ناخن جویدن گاهی به یک عادت خاص که رفته رفته به پاسخی خودکار و غیر ارادی است تبدیل می شود. ناخن جویدن یکی از عاد تهای شایع در بین کودکان می باشد  که  می تواند این مسئله به یک مشکل جدی تبدیل شود. این امر ممکن است به یک احساس خجالت تبدیل شود یا این که به خاطر ناخن جویدن شدیدا مورد توجه قرار گیرد و ا حساس شرم کند.

در کنار این خجالت زدگی، ممکن است کودک به ناخن ها و انگشتان خود آسیب برساند. ناخن جویدن علاوه بر آن که شکل ظاهری ناخن ها را بد شکل می کند، باعث زخم شدن و عفونت نیز می گردد. ناخن جویدن هم چنین مشکلات دندانی نیز در کودکان ایجاد می کند.  ناخن جویدن باعث کوتاه شدن ریشه دندان ها بر اثر فشار زیاد می شود.

ناخن ها علاوه بر زیبایی انگشتان به منزله ی یک وسیله ی مکانیکی نیز اعمال زیادی در بدن انجام می‌دهند . اما مهم ترین وظیفه ی آن ها پوشاندن بافت نرم انگشتان پولپ است که گرفتن اشیای ریز و کار کردن با آن ها را برای ما ممکن می سازد. جویدن ناخن علاوه بر صدمه رساندن به صفحه ی ناخن و تغییر شکل آن ها قدرت انجام دادن بسیاری از کارهای ظریف را از انسان سلب می کند، همچنین بزاق دهان نقش مخربی بر ناخن و بافت های اطراف آن داشته و رطوبت ناشی از آن مکان مناسبی را برای رشد باکتری ها و قارچ ها فراهم می آورد. از طرف دیگر به علت جمع شدن میکروب ها در زیر ناخن مقداری از آن هنگام جویدن ناخن بلعیده می شود. این امر ممکن است به ناراحتی های جسمانی از قبیل دل درد ، تهوع ، داشتن انگل و … منجر شود ( فرهادی ثابت ، 1372).

هرچند در ابتدا کودک با ناخن جویدن به دنبال کسب آرامش است و انجام این کار باعث کاهش اضطراب در او می شود، ولی بعدها باعث ایجاد و تشدید اضطراب، افسردگی، کاهش اعتمادبه نفس، گوشه گیری و کاهش عملکرد ذهنی، اجتماعی و در سنین بالاتر شغلی می شود. عوارض جسمی این اختلال نیز شامل خونریزی، عفونت مکرر دور انگشتان و در موارد شدید تغییر شکل ناخن ها و انگشتان می شود.

عفونت های گوارشی و ابتلا به انگل نیز در مواردی دیده شده است. در برخی موارد هم که کودک به بیماری های جسمی مانند کم خونی مبتلاست، ابتلا به بیماری می تواند این اختلال را ایجاد کند. معمولا ناخن جویدن هنگام تماشای فیلم های ترسناک یا بازی های مهیج و انجام فعالیت های فکری مانند درس خواندن تشدید می شود.

بر اساس پژوهش گیل (1998) مساله ساز ترین اثر جانبی جویدن ناخن، محرومیت از حقوق اجتماعی است. چون ممکن است کودک توسط همسالانش مورد تمسخر قرار بگیرد و بزرگسالانی که یک کودک را هنگام ناخن جویدن مشاهده می کنند این گونه نتیجه گیری کنند که او نامطمئن و یا تحت فشار است. هم چنین ممکن است برخی منظره ناخن جویده شده را ناخوشایند بدانند و ویژگی منفی دیگری به دانش اموز دارای این رفتار نسبت داده شود.

علل

برخی تئوری‌ها عنوان می‌کنند که این عادت با ژنتیک افراد مرتبط است درحالیکه تئوری‌های دیگر باور دارند که اختلالی وسواسی-جبری است. همچنین مشاهده شده است که برخی افراد از روی گرسنگی یا بی‌حوصلگی ناخن‌هایشان را می‌جوند. در برخی کودکان، جویدن ناخن با مکیدن شست دست مرتبط است اما لزوماً تمامی کودکانی که شست دست‌هایشان را می‌مکند، به جویدن ناخن هم روی نمی‌آورند. ازآنجاکه این عادات بعنوان رفتارهای تکرارشونده متمرکز بر بدن طبقه‌بندی می‌شوند، زیر‌گروه اختلالات وسواسی-جبری نیز می‌باشند. اما برخی متخصصین سلامتی بر این عقیده هستند که این عادات را نمی‌توان جزء اختلالات وسواسی-جبری تلقی کرد. هنوز تحقیقات زیادی در این زمینه در دست انجام است.

به طور کلى، عصبانیت بیش از حد ناشى از فشارهاى روحى و اضطراب براى تسکین ناراحتی ها، تضادهاى فکرى، قرار گرفتن در موقعیت هاى حساس، بلاتکلیفى به خاطر درگیرى با والدین، امتحانات، پاسخ دادن به معلم، تماشاى فیلم هاى ترسناک، تقلید از دیگران، هیجان بیش از حد و عکس العمل هاى خصومتى در مقابل والدین و معلم، ریشه هاى حسادت و ناامنى در خانواده و جل بتوجه، از علل جویدن ناخن محسوب می شوند.

شریعتی رودسری عوامل موثر در پیدایش ناخن جویدن را به شرح زیر بیان کرده است:

–    توجه افراطی والدین به نوزاد تازه متولد شده

–    احساس تنهایی فرد و بی توجهی اولیا و دیگران به او

–    تماشای فیلم های مهیج و ترسناک ، مخصوصاً به طور تنها و به ویژه در شب

–    دعوا و مطرح کردن اختلافات والدین در حضور کودک و نوجوان

–    خستگی و بی حوصلگی کودک و نداشتن سرگرمی مناسب

–    انتظار کشیدن بیش از حد برای بر آورده شده توقعات یا چیزی و یا در جایی

–    انجام ندادن و حاضر نکردن تکالیف مربوط به مدرسه و وظایف محوله دیگر .

–    توقعات بیش از حد و خارج از توانایی والدین از کودک و نوجوان

–    تنبیه و سرزنش شدن مکرر توسط والدین و دیگران

–    عدم تشویق در کارها و در نظر گرفتن توانایی ها و خلاقیت ها و ابتکارات وی ( شریعتی رودسری ، 1380 ص 33-32 ).

به طوری کلی مهم ترین علت های ناخن جویدن به شرح زیر است:

فشار روحی و اضطراب

روان شناسان مهم ترین عامل موثر در ناخن جویدن را اضطراب و فشارهای روحی می دانند و معتقدند این عادت نیز مانند انگشت مکیدن ، روشی برای تسکین ناراحتی ها و عصبانیت هایی است که از یک موقعیت اضطراب زا و فشار آور بوجود می آید . زیرا دیده شده افرادی که ناخن خود را می جوند از افراد عادی مشوش ترند . ( فرهادی ثابت 1372 ص 89 ).

تقلید

چنانچه یک یا هر دو والدین کودکی ، عادت به ناخن جویدن داشته باشند ؛ احتمال آن که کودک آن‌ها نیز به این عادت مبتلا شود بیشتر از کودکانی است که والدین آن ها دچار این اختلال نیستند ، زیر در بعضی موارد ، کودک ناخن جویدن را از والدین می آموزد چون می بیند والدینش به هنگام ناراحتی این عمل را انجام می دهند . ( فرهادی ثابت ، 1372)

نارسایی های قبل و بدو تولد

مهمترین تاثیرات منفی جنسی عبارتند از: رادیوگرافی، استعمال دخانیات و مشروبات الکلی، انواع ضربه ها، تصادفات، سوء تغذیه مادر، اختلالات کروموزومی، خواسته یا ناخواسته بودن کودک، نگرش والدین مخصوصاً مادر به جنین، دعوا و کشمکش های بین والدین و دیگر عوامل اصلی و جنسی دیگر که هر کدام به یک نسبتی می توانند کودک را تحت تاثیر قرار داده و زمینه فراهم شدن انواع اختلالات را به وجود آورند.

خانواده و تاثیرات انها

رفتار و روش نامتناسب والدین اختلالاتی در کودکان آنها ایجاد می کند که منجر به بدرفتاری و ضد اجتماعی شدن و یا گوشه گیری و افسردگی می شود. مثلاً والدینی که بیش از حد کودکان خود را حمایت می کنند و کودکان انان بسیار خودمختار می شوند ولی والدینی که کودکان خود را طرد می کنند و یا توجهی به آنها نمی کنند، فرزندانشان با رفتارهای ضد اجتماعی عکس العمل نشان می دهند، خانواده کودکانی که مشکلات ضذ اجتماعی دارند و فاقد اتحاد و هماهنگی بوده و والدین، محبت و علاقه کمتری به کودکان خود نشان می دهند و گاهی سخت و جدی و گاهی نرم و ملایم با کودکان خود رفتار می کنند. والدین بازدارنده صاحب فرزندانی خواهند بود ترسو، بدون اعتماد به نفس، گوشه گیر و منزوی و والدین پرخاشگر کودکان و نوجوانی پرخاشگر و ضد اجتماعی خواهند داشت.

درمان

اغلب کودکان به دلیل ناخن جویدن تنبیه می شوند یا موادی با طعم های بَد و یا فلفل به انگشت های انان مالیده می شود تا رفتار ناخن جویدنشان متوقف شوند. اما این درمان ها به ندرت کارساز می باشند.  زیرا معمولا ترک  این رفتار ا ز کنترل کودک خارج است. والدین  با کمک کودک می توانند این عادت را در کودک  تغییر دهند. والدین ممکن است ناامید شده باشند اما تکنیک های قطعی و ثابت شده ای برای تغییر ا ین نوع عادت ها وجود دارد.

برای درمان ناخن جویدن، رویکردهای رفتاری زیادی وجود دارد که از آن جمله می توان به وارونگی عادت بر تاکید بر خود آگاهی و رفتار رقیب مانند مشت کردن ا نگشتان یا محکم گرفتن یک شی در دستان در زما ن هایی که کودک می خواهد ناخن خود را بجود از موثرترین درما نها نام برد.

توصیه هایی برای والدین

برای درمان عادات ناپسند و اختلالات کودکان، باید ابتدا انگیزه ها و علل آنان مشخص گردد، پس درمان شروع شود. مهم آنکه هیچ گاه نباید برای درمان ناخن جویدن، از زور و کتک و فشار استفاده شود. پیشگیری از اختلالات و عادات ناپسند باید مقدم بر درمان باشد، یعنی والدین باید از همان آغاز، مراقب و مواظب رفتارها و حرکات کودکان خود باشند و هر عمل نامناسب را خیلی زود و به طور مناسب برطرف سازند . راهکارها و پیشنهاداتی برای رفع ناخن جوی در کودکان در ادامه مشاهده خواهید کرد:

–    سعی کنید همیشه کودک را با اشیاء مورد علاقه اش سرگرم کنید ( معتمدی، 1372)

–    سعی کنید وقت بیشتری را به او اختصاص دهید تا زیاد تنها نماند ( همان )

–    می توانید چسب زخم رنگی به دستانش بزنید و یا دستکش های رنگی به او بپوشانید ( مظلوم ، 1389 ص 45 )

–    حواس کودک را پرت کنید و از او کارهایی بخواهید که مجبور شود از انگشتان استفاده کند مثل درست کردن کار دستی، کشیدن نقاشی و بازی با اسباب بازی های مورد علاقه اش (همان)

–    از روش تغییر رفتار (دادن ستاره یا بر چسب های عروسکی) استفاده کنید . هر روز که کودک ناخن هایش را نجود ستاره می گیرد و در صورتی که ستاره ها به اندازه ای معین برسد، پاداش خواهد گرفت. شاید بهترین پاداش برای دختران خردسال ، مرتب کردن ناخن ها و لاک زدن یا ستاره زدن روی ناخن ها باشد . (همان)

–    هنگام گوش دادن به درس یا تماشای تلویزیون دست های خود را زیر چانه یا کنار گوش خود نگذارید. یا دست های خود را مشغول کنید یا روی نشیمنگاه بنشینید و دست ها را دور پاها در هم قفل کنید (بشیری، 1387)

–    شخصی را بخواهید تا هر گاه مشاهده کرد شما به این عادت مشغول شده اید دست شما را بگیرد و یا با یک روش آزار دهنده (مانند فشار دادن به دست شما) رفتار شما را کنترل کند . کافی است چندین روز این عمل را انجام دهید تا این عادت فراموش گردد ( همان )

نکته: تلخ کردن انگشت او و یا فلفل زدن آن که سبب می شود این حالت در کودک اثری نامناسب بر جای بگذارد

مهم است توجه کنید که؛ درمان اساسی با شناخت علت بیماری و رفع اضطراب ، هیجان و ناراحتی بیمار عملی خواهد بود و معمولاً از طریق روان درمانی و دارو درمانی اجرا می شود بدین منظور متخصصین کودک و نوجوان ما برای ارائه خدمات درمانی لازم در خدمت والدین عزیز هستند.

 

روانشناسی کودک و نوجوان...
ما را در سایت روانشناسی کودک و نوجوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نگین حبیب زاده koodakonojavan بازدید : 221 تاريخ : شنبه 16 آذر 1398 ساعت: 17:10

در دوران نوجوانی نوسان حالات هیجانی امری طبیعی محسوب می شود. هورمون ها در حال تغییر هستند، تحمل زندگی می تواند به نظر دشوار برسد، و با تجربه ی اندک زندگی، جوان ممکن است احساس سردر گمی کند. زمانی که  والدین مشغول کار هستند، یا یک جدایی طبیعی بین او و خانواده رخ می دهد، نوجوان ممکن است بجای خانواده به دوستان خود روی آورد.

حمایت همسالان می تواند برای برخی مشکلات و مسائل پیش روی نوجوان مفید واقع شود. اما زمانی که علایم بیماری های روانی در او ظاهر می شوند، چیزی بیشتر از یک دوست خوب مورد نیاز است.

مشکل اینجاست که نوجوانان ممکن است متوجه معنای احساساتی را که تجربه می کنند نشوند. به عنوان یک پدر یا مادر، حفظ ارتباط نزدیک با فرزندتان بسیار اهمیت دارد، زیرا بدینوسیله در صورت بروز هرگونه تغییر یا علایم بیماری روانی در فرزند تان، می توانید به سرعت متوجه شوید.

بیماری های روانی شامل افسردگی، اضطراب، اختلال دو قطبی، اسکیزوفرنی، اختلال شخصیت مرزی، اختلال استرس پس از ضایعه ی روانی (PTSD)، اختلال نقصان توجه (ADD)، اختلال نقصان توجه و بیش فعالی (ADHD) و بسیاری دیگر از اختلالات می توانند زندگی روزمره نوجوان شما را با اختلال مواجه سازند.

چنانچه نوجوان دچار بیماری روانی باشد و اقدام مناسبی برای تشخیص و درمان آن صورت نگیرد، نوجوان ممکن است در تلاش برای خود درمانی و رهایی از عوارض و علائم ناشی از بیماری خود، به استفاده از مواد مخدر و الکل روی آورده، و یا دچار اختلالات خوردن شده، تا از این طریق به نوعی بی حسی و احساسی کاذب از بهبودی و رهایی از بیماری خود برسد.

در اینجا به راه هایی برای تشخیص نیاز نوجوان شما به درمان های سلامت روانی اشاره شده است:

تغییرات پیوسته ی خلقی و روحی: چگونه میان کج خلقی ها و دمدمی مزاج بودن های معمول دوران نوجوانی و تغییرات مداوم روحی که علایم واقعی بیماری های روانی هستند تمایز قائل شویم؟ شما فرزند خود را بهتر از هر کس دیگر می شناسید. اطمینان داشته باشید که شما می توانید تغییرات در روحیات دختر یا پسر خود را که با شخصیت و شناختی که از او دارید مطابقت ندارند را تشخیص دهید.
تغییر در رفتار: این موضوع در رابطه با رفتارهای فرزند شما نیز صدق می کند. مطمئنا با بالا رفتن سن نوجوان رفتارهای او نیز تغییر خواهند کرد، اما در صورتی که احساس می کنید رفتار او آنچنان دچار تغییر شده است که احساس می کنید با فردی کاملا متفاوت مواجه شده اید، این می تواند نشانه ای از بیماری روانی یا سوء مصرف مواد مخدر باشد.
بروز پیامد ها در مدرسه و در میان دوستان: یک بیماری روانی می تواند منجر به از دست دادن تمرکزشود که عملکرد فرد را در مدرسه و توانایی او در حفظ رابطه با دوستان و همسالان خود تحت تاثیر قرار می دهد.
علایم جسمی: کاهش انرژی، تغییر در عادات خواب و تغذیه، دردهای مکرر معده، سردرد، کمردرد، و بی توجهی به وضع ظاهری و بهداشت فردی (مانند حمام کردن و آراستن ظاهر خود) می توانند علایمی باشند حاکی از نیاز فرد به درمان های روانی.
خود درمانی: مشاهده ی هرگونه علامتی از مصرف مواد مخدر یا الکل، خود آزاری، اختلال خوردن، یا دیگر اشکال رفتارهای فرار از رنج روحی، ممکن است مستقیما با بیماری های روانی در ارتباط باشند. تلاش برای کسب احساس بهتر می تواند حاکی از یک نیاز شدید برای درمان های روانی در فرد باشد.
اگر هرکدام از این علائم را در فرزند خود مشاهده کردید، از متخصصان کمک بگیرید. همه ی بیماری های روانی را می توان با ارزیابی، تشخیص، و درمان مناسب، بهبود بخشیده و مهار کرد.

روانشناسی کودک و نوجوان...
ما را در سایت روانشناسی کودک و نوجوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نگین حبیب زاده koodakonojavan بازدید : 228 تاريخ : چهارشنبه 13 آذر 1398 ساعت: 21:38

نحوه کمک کردن به دخترتان تا بتواند یک تصویر بدنی سالمی داشته باشد
این کار آسان نمی باشد، چرا که وی در رابطه با کاملا لاغر و جذاب بودن، با فشار زیادی مواجه است

دخترانی که در قرن بیست و یکم بالغ می شوند، فرصت بیشتری نسبت به نسل های جلوتر خودشان دارند.

ولی همچنین آنها با یک سری از فشارهایی مواجه هستند که قبلا وجود نداشته است.

از دختران انتظار می رود که مدیران اجرایی و جراحان مغز و رئیس محاکمات قضایی باشند، ولی همچنین از آنها انتظار  می رود که زیبا باشند – میزان این انتظارات بیشتر از گذشته می باشد.

این مورد منجر به افزایش چالش مربوط به تربیت کردن دختران زیبا و سالم می شود.
ما به عنوان والدین، مطلع هستیم که ایجاد یک تصویر بدنی مثبت، برای کمک به سالم بودن و رشد مناسب دخترانمان مفید می باشد.

ولی جامعه ما از نظر جوانی و زیبایی، بیشتر از هر زمان دیگری متمرکز و دارای وضعیت بهتری می باشد.

همچنین زیبایی بیشتر از هر زمان دیگری به صورت کوچک بودن تعریف شده است.

یا در صورتی که دقیق تر باشیم، کوچک به علاوه جذاب بودن – به همین دلیل حتی فردی که به صورت قابل توجهی لاغر می باشد.

در صورتی که همچنین ثروتمند نباشد (در جاهایی که به عنوان یک عامل در نظر گرفته می شود)،  می تواند در شرایط ناایمنی قرار بگیرد.

اختلال های تغذیه ای ناشی از تصویر ذهنی غلط
من بیشتر در رابطه با دخترانی صحبت نمی کنم که دچار اختلال های تغذیه ای می شوند، که شامل یک تصویر بدنی اختلال یافته جدی می باشد.

من در رابطه با یک گروه بزرگتری از دختران صحبت می کنم که احساسس می کنند نمی توانند خوشحال و پذیرفته شده باشند.

چرا که آنها با وجود داشتن بهترین وضعیت ممکن از نظر نمرات کلاسی و استعداد های فوق العاده، این تفکر را ندارند که دارای بدن مناسبی می باشند.

متاسفانه، آنها احساس می کنند که بدن “فرض شده” یک مورد ایده آلی است که در مجله ها و در تلویزیون مشاهده می شود و 90% از زنان نمی توانند به آن دست پیدا کنند.

البته یک سری دختران کوچکی هم وجود دارند – به دلیل اینکه آنها از نظر ژنتیکی چنین وضعیتی دارند یا به دلیل اینکه خودشان تلاش کرده اند تا چنین فیزیکی به دست بیاورند – که به یک لاغری فوق العاده به علاوه یک بدن کاملا جذاب دست پیدا می کنند.

ولی این مورد برای اکثر دختران یک هدف واقعی یا مطلوب نمی باشد.


تصویر مجموعه از بدن
دختران می توانند خودشان را به عنوان یک مجموعه ای از بخش های بدن در نظر بگیرند – سینه ها، لب ها، پاها، ران ها، باسن – که یک قضاوت خشن و ناعادلانه ای نسبت به آنها دارند.

و البته هیچکدام از این موارد بیان کننده مواردی نمی باشند که در شخصیت درون شان وجود دارد یا بر روی عملکردشان تاثیر گذار می باشد.

بنابرای باید پرسید که تصویر بدنی سالم چیست و ما به چه نحوی می توانیم این مورد را در دخترانمان تقویت کنیم؟

خواسته ما از آنها تا یک حدی واقعی می باشد
یک دید منطقی از یک بدنی که جذاب و سالم می باشد.

این مورد تا یک حدی تجسمی می باشد – این درک که ظاهر آنها فقط یک جنبه می باشد و در رابطه با شخصیتی که دارند و مواردی که به سایر افراد ارائه می دهند، اهمیت زیادی ندارد.

به طور ساده می توان گفت که: آنها نیاز دارند که احساس کنند دارای ظاهر مناسبی می باشند و اجازه ندهند که ظاهر آنها بر روی عزت نفس شان تاثیر زیادی داشته باشد.

تصویر ذهنی درست از بدن دختر
ما به چه نحوی به این شرایط می رسیم؟

تلاش برای وانمود کردن این مورد که هیچ نوع فشاری برای تبدیل شدن به یک مدل لاغر و دارای جذابیت فوق العاده وجود ندارد یا سخنرانی برای آنها در رابطه با ظاهری که نمی توانند کاری در رابطه با تغییرش انجام دهند، یک تلاش بی فایده ای می باشد.

آنها به این نتیجه دست یافته اند که شما کاملا نسبت به این موضوع بی اطلاع هستید. بنابراین ممکن است از خودتان بپرسید که چه کاری باید انجام بدهید؟

جدیدترین روش های روانشناسی کودک
همدلی کردن
کاری که در این شرایط مناسب می باشد عبارت از گوش دادن به نگرانی های دخترتان، تایید کردن واقعی بودن احساسات وی و اجازه دادن به وی برای شناخت این موضوع می باشد .

شما خودتان هم با احساس مربوط به نداشتن یک بدن ناکامل مواجه بوده اید و این موارد می توانند مفید باشند – “بله، ببین من هیچ وقت ران های خودم را دوست نداشتم.”

شما به صورت ضمنی یا آشکار می خواهید این پیام را برسانید که در حالیکه خود شما هم از این موضوع آسیب دیده اید.

ولی این مورد بر روی زندگی شما مسلط نبوده است یا از طریق تبدیل شدن شما به فرد مورد نظرتان یا انجام دادن کار دلخواه تان، از بین رفته است.

مدل راحت برای بدن
البته این بدان معنا است که در صورتیکه شما نسبت به بدن خودتان اضطراب زیادی داشته باشید، احتمالا بتوانید اضطراب موجود در دخترتان را از بین ببرید.

بخش زیادی از درک دختران نسبت به این شرایط، از مادرشان یاد گرفته می شود: در صورتی که مادر وی در هر زمانی نسبت به یک قسمت از لباس شکایت می کند که منجر به ایجاد ظاهر چاق برای وی می شود، یا نگرانی زیادی در رابطه با ظاهر جذاب تر دارد، دختر وی هم چنین ویژگی هایی پیدا خواهد کرد.

مادران به مدل نیاز دارند و تا اندازه ای به راحتی بدن، پذیرش و قدردانی از مواردی نیاز دارند که بدنشان اجازه می دهد تا انجام دهند.

این مورد چیزی فراتر از غذا خوردن می باشد – زمان های مربوط به وعده های غذایی باید لذت بخش، زمان مربوط به خانواده و در رابطه با تغذیه باشد.

شما باید دخترتان را تشویق کنید که غذای سالمی بخورد و در رابطه با سالم بودن دیدگاه مثبتی داشته باشد.

ولی در صورتی که شما در رابطه با نحوه بد بودن در صورت خوردن یک کیک کوچک صحبت کنید یا بیان کنید که “بسیار خوب، این غذا به صورت مستقیم به باسن من می رود” – و من زنانی را می شناسم که در تمامی زمان ها این مورد را می گویند – این مورد برای آنها فایده ای نخواهد داشت.

در نظر داشتن پدر
دختران نیاز دارند که بازخوردهای مثبتی را از پدرشان دریافت کنند؛ این بازخوردها نه تنها باید در رابطه با زیبایی آنها باشد، بلکه همچنین باید در رابطه با ویژگی هایی باشد که برای آنها اهمیت دارند.

همچنین دختران نیاز دارند که حمایت پدرشان از همسرانشان را ببینند و این کار با تا توجه به تمام ویژگی هایی که این زنان دارند، انجام بدهند.

البته والدین شرایط بسیار سختی در این مرحله سنی دخترانشان دارند، چرا که دخترانشان در حال رشد می باشند و آنها در این مرحله نیاز دارند که مورد تشویق قرار بگیرند.

بنابراین من نمی خواهم بگویم که انجام دادن این کارها آسان می باشد. این کار سخت است، ولی به طور قطع قابل اجرا می باشد.

اجتناب کردن از داشتن ویژگی های جنسی
یک بخش دیگری که در رابطه با تصویر بدنی مثبت – و در واقع برای داشتن یک تصویر کلی مثبت – مفید می باشد.

عبارت از محافظت کردن از دخترانتان برای به دست آوردن ویژگی های جذاب بیش از حد و قرار گرفتن تحت تاثیر بخش های مربوط به فرهنگ می باشد که منجر به اذیت شدن بدن دختران می شود.

این مورد شامل هر چیزی می باشد و از زیر پوش هایی که برای دختران کوچک فروخته می شود و کارداشیان[1] در برنامه تلویزیونی و نمایش ها، آنها را به عنوان “آبدار” بیان می کند.

در حالی که این مورد برای شما زیان دارد، تا مواردی که شما به لب های خودتان تزریق می کنید، یا مواردی که شما به دلیل داشتن چهره جذاب می توانید به آن دسترسی داشته باشید را شامل می شود.

من معتقد نیستم که “از موارد نشان داده شده در کانال های دیزنی به صورت اکید اجتناب کنید”، ولی در صورتی که دخترتان به همراه دوستانش چنین مواردی را می بیند.

شما باید به همراه دخترتان این برنامه ها را ببیند و به آنها بفهمانید که لباس های پوشیده شده توسط آنها چقدر احتقانه می باشد – در صورتی که ناراحت کننده نباشد.

“واه، این زن واقعا از پشت، یا بخاطر مو یا هر چیزی اذیت می شود. آیا این وضعیت ناراحت کننده نمی باشد؟ آیا فکر می کنید که این زن دارای یک ذهن عقلایی می باشد؟”

میزان رشد زبانی کودک سن 1 تا 5 سال

مهم ترین تکنیک های ارتباط با نوجوان که هر والدی باید بداند.
مهم ترین دانستنی های تربیت جنسی نوجوانان
همه چیز درباره ی روانشناسی کودکان خلاق
نکات کلیدی روانشناسی کودک و نوجوان که هر والدی باید بداند
ایجاد حالت انعطاف پذیری
زندگی بر روی همه تاثیر می گذارد و در برخی مواقع این تاثیر مشهود می باشد.

اکثر ماها مواردی که از دست دادیم را دوست نداریم، ولی همچنان با آن سر و کار داریم (و در برخی مواقع از جراحی پلاستیک استفاده می شود، حداقل تا زمانی که دخترتان به سن بلوغ برسد و خودش برای خودش تصمیم گیری کند).

شما می توانید از طریق همدلی به وی کمک کنید، ولی مطمئن باشید مواردی که وی در مورد خودش دوست ندارد، غیر قابل برطرف شدن هستند.

شما از وی می خواهید که هر دو مورد موجود در تفکرش را به کار بگیرد:”اوه، این سخت است، این جالب نمی باشد.

” ولی همچنین این مورد را هم در نظر بگیرید که “من قوی هستم و یک راه حلی برای مقابله با آن پیدا خواهم کرد.”

حرکت دادن بدن
به دلیل اینکه شما نمی خواهید دخترئان این طرز تفکر را داشته باشد که بدنش را به عنوان مبنایی برای جذب پسران در نظر بگیرد، انجام دادن فعالیت فیزیکی لذت بخش نقش مهمی خواهد داشت.

شما می خواهید که به تجربه وی کمک کنید و ورزشها و فعالیت های متفاوتی را امتحان کنید، تا در نتیجه وی بتواند مورد مناسبی را برای خودش انتخاب کند؛

ولی همچنین وی می تواند به این شناخت دست پیدا کند که استقامت داشتن و عضلانی بودن بدن منجر به افزایش جذابیت فرد می شود.

این مورد صرفا به دلیل ظاهر نمی باشد، بلکه به دلیل درک و احساس وی می باشد.

همچنین ورزش یک عامل فوق العاده ای برای وضعیت روانی می باشد و عامل مهمی در کاهش استرس و اضطراب است.

عادت کرن به یک ورزش می تواند مورد فوق العاده ای در زندگی فرزند شما باشد. این یک مهارت زندگی می باشد.

ورزش و تصویر ذهنی دختر
این مورد برای برخی از کوکان سخت تر می باشد، به دلیل اینکه آنها به صورت طبیعی و بدون هیچ نوع زحمتی نمی توانند به یک ورزشکار تبدیل شوند، یا ممکن است که این فعالیت را زیاد دوست نداشته باشند.

ولی آنها مجبور نیستند که این فعالیت را دوست داشته باشند. از کودکان انتظار می رود که یک سری موارد دیگری را که دوست ندارند را انجام دهند؛

این فعالیت ها از بیرون انداختن آشغال تا انجام دادن تکالیف خانگی متغیر می باشند.

ولی شما نیاز دارید که یک مدلی برای این وضعیت باشید. بنابراین در صورتی که شما با بسته چیپز خودتان، وسایل موجود بر روی نیمکت را به هم بریزید، شاید این مورد کارایی نداشته باشد.

ولی در صورتی که شما کودکتان را در فعالیت هایتان درگیر کنید، یا حداقل نقش یک مدل را داشته باشید، “من می خواهم به باشگاه بروم”، یا “من می خواهم که بدوم”، در واقع شما یک بخش مهمی از زندگی را به وی نشان خواهید داد.

در نظر گرفتن محدودیت هایی برای لباس پوشیدن (یا نبود لباس مشابه)
البته شما می خواهید دخترتان را تشویق کنید که عقاید و خصوصیات خودش را بیان کند، ولی من معتقد هستم که اکثر والدین آنقدر کارهای اشتباهی انجام می دهند که به دخترشان اجازه می دهند تا لباس های تحریک آمیزی بپوشیند.

مشکل این نحوه لباس پوشیدن عبارت از این مورد می باشد که ممکن است این وضعیت یک پیامی داشته باشد که مورد هدف دختر نیست – و سریع تر از زمانی که آمادگیش را داشته باشند، آنها را در موقعیت های جذاب قرار می دهد.

منظور من این نیست که دختر شما باید همانند یک راهبه لباس بپوشد، ولی منظور من این است که وی نباید یک لباس جذاب برای مدرسه اش بپوشد.

جذابیت دختر و نگرش تربیتی
زمانی که یک دختر به دلیل جذاب بودن، بیش از حد مورد توجه قرار می گیرد.

کاری که وی انجامم ی دهد عبارت از ارزش گذاری کردن خودش بر اساس بزرگی سینه هایش می باشد یا بر مبنای دراز بودن پاهایش.

بنابراین در صورتی که من تلاش کنم و بحث های بیشتری در ریاضی یاد بگیرم، چه کسی به این موضوع اهمیت خواهد داد.

من معتقد هستم که زنان از تمایلات جنسی خودشان لذت می برند.
ولی دختران حداقل تا نیمه دوم دوره دبیرستان، شرایط مناسبی برای این کار ندارند.

همچنین آنها نیاز دارند که بر روی سایر موارد متمرکز شوند.

بنابراین شما می خواهید پیام های جنسی را که از طریق همتایان یا فرهنگ موجود به دختران انتقال می یابد را معتدل کنید.

بنابرین بهبود یک تصویر بدنی مثبت به معنای کمک کردن به دختران برای داشتن یک احساس کلی زیبا بودن – بر اساس ویژگی های کلی که دارد – و در همین زمان، تاکید عمیق بر روی زیبایی و تمایلات جنسی به عنوان ویژگی اصلی هویت وی می باشد.

دخترانی که اعتماد به نفس دارند، و به عنوان یک فرد معمول و نه به عنوان یک هدف جنسی به خودشان مطمئن هستند.

نه تنها منتظر داشتن رابطه جنسی نیستند، بلکه همچنین توانایی بیشتری برای دستیابی به اهداف خودشان در یک محیط دخترانه را دارند که متاسفانه نیاز دارند در آن زندگی کنند و پیشرفت داشته باشند.

روانشناسی کودک و نوجوان...
ما را در سایت روانشناسی کودک و نوجوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نگین حبیب زاده koodakonojavan بازدید : 190 تاريخ : دوشنبه 11 آذر 1398 ساعت: 18:26

با شروع سن بلوغ و آغاز دوره ی نوجوانی آموزش های جنسی تبدیل به یکی از اساسی ترین موضوعات می شوند.

لازم است تا آموزش مسائل جنسی به نوجوانان باید با ظرافت انجام گیرد. هرچند ممکن است شما به عنوان والدین چنین احساس کنید که از آمادگی و اطلاعات لازم برای پاسخ گویی به سئوالات نوجوان برخوردار نیستید ولی بهتر آن است که آموزش در منزل و از زبان خود شما به عنوان دلسوزترین فرد برای فرزندتان صورت گیرد.

در بسیاری از موارد، عدم آگاهی والدین از شیوه ی صحیح ارایه ی آموزش های جنسی باعث می شود تا نوجوان‌ از طریق دوستان و همسالان پاسخ بسیاری از سؤالات خود را به دست آورد که در برخی موارد گمراه کننده است و زمینه را برای انحراف نوجوان آماده می‌سازد.

با ادامه ی مطلب همراه باشید تا شما را با نکات اساسی تربیت جنسی نوجوانان بیشتر آشنا کنیم.

آموزش های جنسی به نوجوانان چگونه انجام شود؟
آموزش به نوجوان باید در دو قسمت انجام شود:

1. تشریح و بحث در مورد وضعیت ظاهری و چگونگی بهداشت بدن
در مورد دختران با شروع مرحله بلوغ، آگاهی و صحبت کردن در مورد آن را شروع کنید تا با بروز برخی حالات در خود دچار شوک نشود

2. مسائل اخلاقی، خطرات و فواید مسائل جنسی
بخش مهمی ا ز آموزش های جنسی آن است که بتوایند در مورد حقایق جنسی با فرزندتان صحبت کنید. در این زمینه لازم است از هرگونه دروغ پرهیز کنید و حقایق را بیان کنید.

به خاطر داشته باشید که ارایه ی پاسخ های کلی و مبهم نمی تواند فرزندتان را قانع کند. پس شفاف و روشن باشید و ازبیان زود به هنگام و یا دیرتر از موعد نکات جنسی خودداری کنید.

همچنین میزان اطلاعات باید متناسب با رشد جنسی نوجوان تان باشد. در دخترها از 10 تا 17 سالگی و در پسرها از 12 تا 19 سالگی زمان مناسبی خواهد بود.

یکی از روش های مناسب برای ارایه ی پاسخ صحیح ان است که اگر در پاسخ گویی به سئوالات نوجوان تان دچار تردید هستید به او بگویید که فردا جواب سوالش را می دهید.

مراقب باشید که زیاد فردا، فردا نکنید. زیرا در این موقع ممکن است نوجوان شما به سراغ کسی دیگر برود. همچنین بدترین جواب این است که بگوید تو هنوز کوچک هستی. مسلما زمانی که نوجوان سئوالی می پرسد چیزی در ذهن خود دارد.

 

با گرایش نوجوان به جنس مخالف چگونه برخورد کنیم؟
در این سنین غریزه جنسی در فرزند نوجوان شما فعال تر از قبل می شود و موجب ایجاد گرایشاتی نسبت به جنس مخالف می شود که یک امر طبیعی است و نباید نگران و دستپاچه شوید.

بهتر است اطلاعات خود را در زمینه چگونگی آموزش ارتباط با جنس مخالف، چگونگی کنترل آن و خطرات آن به روز نگه دارید تا بتوانید اطلاعات لازم را به او منتقل کنید.

هرگونه افراط و تفریط در ارایه ی اطلاعات صحیح به فرزندتان می تواند ناکارآمد باشد و لازم است تا متناسب با شرایط جسمی، زمانی و میزان درک و فهم اوعمل کنید.

نکات زیر در خصوص ارتباط با جنس مخالف به شما کمک می کند تا بتوانید بهترین شیوه ی عمل را در پیش بگیرید و از ایجاد مشکل خودداری کنید:

– ارتباط خودتان را با فرزندتان حفظ و تقویت کنید.
این اصل، مهمترین اصل تربیت فرزندان است. والدین باید به گونه ای با نوجوان تعامل کنند که خانواده مهم ترین منبع ارتباطی برای او باشد.

در واقع خانواده ای در تربیت فرزندش موفق شده است که فرزند نوجوانش اگر رابطه ای برقرار کرد یا تمایلی به فردی داشت، آن را ابتدا با والدین یا حداقل یکی از والدین در میان بگذارد.

نوجوان زمانی می تواند این کار را انجام دهد و خانواده را در جریان بگذارد که مطمئن باشد واکنش خانواده نسبت به این ماجرا وحشتناک نیست.

مثلا اگر نوجوان متوجه باشد که با فهمیدن خانواده، دوره ی پر تنشی شروع خواهد شد، سرکوب می شود، مورد خشونت قرار می گیرد یا سرزنش ها و اضطراب های جدیدی برایش شروع خواهند شد، ترجیح می دهد اساسا قید اطلاع رسانی به خانواده را بزند.

چنین نوجوانی مستعد آسیب در روابط عاطفی است و به واسطه اینکه پشتوانه ی تجربی و حمایتی و آموزشی ندارد، احتمالا دچار مشکلات در رابطه یا حتی سوءاستفاده خواهد بود.

بر این اساس به فرزندتان فضایی را اختصاص دهید تا بتواند با شما به شکل دوستانه و صمیمی گفت و گو کند و دلیلی برای مخفی کاری نداشته باشد.

– خط قرمزها را مشخص کنید
به جای تهدیدها یا نصیحت های مکرر، با در نظر گرفتن وضعیت خانوادگی، خط قرمزهایی را برای این ارتباط مشخص کنید.

محدودیت های خانوادگی را با او در جریان بگذارید. محدودیت هایی مثل محدودیت های زمانی ارتباط، استفاده تلفنی و …

حتی می توانید محدودیت رابطه جنسی را با قاطعیت با آن ها در میان بگذارید. متاسفانه خانواده ها از صحبت کردن در این موارد به شدت گریزان هستند و چه بسا می ترسند که با صحبت کردن در این باره، دریچه هایی را در ذهن نوجوان باز کنند که فرزندشان قبلا توجهی به آن ها نداشته است.

اگر تا این زمان آموزش جنسی به فرزندتان نداده اید، سعی کنید به شیوه های مختلف او را آگاه سازید. مثلا می توانید کتاب های خوبی در این باره برای هدیه دادن به فرزندتان پیدا کنید.

– با نوجوان تان صادقانه گفت و گو کنید.
بر اساس آمارهای موجود، نوجوانان بیشترین اطلاعات ارتباطی را از همسالان خود دریافت می کنند و تنها درصد کمی را از والدین می گیرند؛ این در حالی است که همسالان همیشه اطلاعات مبهمی از این گونه روابط دارند و والدین مشخصا دقیق ترین اطلاعات را دارند.

بنابراین نسبت به روابط، هیجان ها و احساس هایی که افراد می توانند در این دوره تجربه کنند، با نوجوان تان حرف بزنید و اطلاعات دقیق به او بدهید.

سعی نکنید اطلاعات دلهره آور در اختیار او قرار دهید. اینکه این گونه روابط موجب بدبختی آدم ها می شود یا ایجاد احساس گناه در نوجوان، کمکی به مدیریت این وضعیت نمی کند. منصف باشید و اطلاعات دقیقی را در اختیار فرزندتان قرار دهید.

– دست از کنترل افراطی بردارید.
بعضی از خانواده ها تمام تلاش خود را می کنند تا فرزند نوجوان شان را بیش از حد کنترل کنند. چک کردن گوشی، زیر و رو کردن وسایل شخصی اش برای پیدا کردن نشانه های خطر! یا پیگیری کردن کارهای روزمره زندگی نوجوان.

نوجوان ها متوجه این کنترل ها می شوند. آن ها مانند هر انسان دیگری نسبت به کنترل شدن حساس هستند. کنترل ارتباط را قطع می کند، اعتماد را از بین می برد و نوجوان را از خانه گریزان می کند.

بهتر است به حریم شخصی نوجوان احترام بگذارید ولی همیشه خود را برای شنیدن حرف های فرزندتان درباره ی رابطه عاطفی اش آماده کنید.

نویسنده : سایت کودکانه

روانشناسی کودک و نوجوان...
ما را در سایت روانشناسی کودک و نوجوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نگین حبیب زاده koodakonojavan بازدید : 184 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 17:34